به گزارش نماینده به نقل از جهان، سید عبدالواحد موسوی لاری اینک مرد شماره یک اصلاحات در انتخابات به شمار می رود. وی قرار است ضمن انسجام بخشی به گروه های مختلف اصلاح طلب نقش داور نهایی برای اختلافات آینده بر سر لیست یا افرادی که از جریان اصلاحات در استانها می خواهند وارد انتخابات بشوند را بازی کند.
موسوی لاری در بخشی از مصاحبه تفصیلی خود با روزنامه اصلاح طلب اعتماد درباره عزل و نصب ها در دولت های مختلف و دخالت هاشمی در عزل و نصب ها در زمان ریاستش بر مجلس می گوید: "آقاي هاشمي رفسنجاني هم كه آمد يك تعدادي را كم كرد و يك تعدادي را زياد كرد درحالي كه آقاي هاشمي رييسجمهوري نبود كه از دل يك جريان سياسي بيرون آمده باشد. آقاي هاشمي همان كسي بود كه در زمان دولت قبل از خود هم از عناصر تاثيرگذار در عزل و نصبهاي مديريتي بود؛ در حالي كه ايشان رييسجمهور يا نخستوزير نبود. درست است كه آقاي هاشمي فرماندهي در نيروهاي مسلح را به عهده داشت و در آنجا تصميمگيري ميكرد ولي به عنوان رييس مجلس كاملا در جريان مديريت اجرايي و انتخاب مسوولان اجرايي دخالت ميكرد ولي با همه اين تفاسير وقتي آقاي هاشمي رييسجمهور شد، ايشان هم يك تعدادي از مديران را تغيير داد. وقتي كه آقاي هاشمي روي كار آمد اولين نفري را كه بركنار كرد، آقاي محتشميپور بود. "
اما یکی از نکات قابل تامل در گفتگو موسوی لاری با روزنامه اعتماد پاسخ به سوالی درباره قطب بندی انتخابات مجلس است.
وی در پاسخ به این سوال جواب قابل تاملی بیان می کند. موسوی لاری می گوید: "فكر ميكنم – انتخابات مجلس- سه قطبي شود. يك جريان تندروي اصولگرا قطب بعدي اصلاحطلبها و قطب سوم جريان اصولگرايي معتدل".
نکته قابل تامل در پاسخ به این سوال عدم وزن قائل بودن برای جریان دولت – اعتدالیون- است. موسوی لاری همچنانکه در این مصاحبه تاکید می کند قائل به این است که اصلاح طلبان گفتمان اکثریت هستند و در این بین برداشت می شود که وزن اجتماعی برای دولت قائل نیست.
نگاه بسیاری از چهره های اصلاح طلب به دولت روحانی همینگونه می باشد و آنها دولت تدبیر و امید و به خصوص شخص آقای روحانی را فاقد رای و پایگاه اجتماعی می دانند و آرای دولت را ماحصل پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان میدانند.
در این بین چند نکته دیگر نیز قابل تامل است، موسوی لاری در این گفتگو در تعیین مصداق خود از جریان اصولگرایان معتدل از حجت الاسلام ناطق نوری به عنوان شاخص ترین اصولگرای معتدل، یاد میکند.
این نکته زمانی قابل تاملتر میشود که برخی اصلاح طلبان نه تنها برای روحانی بلکه برای خود هاشمی رفسنجانی نیز پایگاه اجتماعی گسترده و ثابت قائل نیستند.
از همان ابتدای پیروزی دولت روحانی، جریان اصلاحات – البته بسیار محافظه کار- تلاش کرد نقش هاشمی در پیروزی دولت روحانی را آنقدر که به عنوان اصلی ترین عامل اجتماعی معرفی بشود، تبلیغ نکند.
این طیف سیاسی معتقد است که در صورتی که هاشمی وزن اجتماعی بیشتری در افکار عمومی پیدا کند، عملا برای انتخابات مجلس دایره حضور اصلاحات تنگ تر می شود. البته این طیف از ارائه لیست مستقلی از طرف اعتدالیون نیز بسیار ترس دارد. به همین دلیل علی رغم میل باطنی این طیف همچنان از ائتلاف هاشمی، روحانی و خاتمی سخن می گوید.
البته شاید گفته شود که موسوی لاری جریان اعتدال را نیز در ذیل جرگه اصولگرایان معتدل تقسیم بندی کرده است. در این صورت این سوال اساسی پیش می آید که اصلاح طلبان برای ارائه لیست مشترک و یا ائتلاف کدامیک از اصولگرایان معتدل را به قول خود یعنی ناطق نوری، هاشمی رفسنجانی و یا روحانی را به عنوان فرد شاخص در نظر می گیرند؟
از گفته های چهره های اصلاح طلب چنین بر می آید که بیشترین اصرار را برای به بازی گرفتن ناطق نوری را دارند. به تعبییر دیگر اینگونه تصور می شود که اصلاح طلبان از هم اکنون هاشمی و روحانی را تحت لوای اصلاحات در انتخابات اتی تعریف می کنند و تنها ناطق نوری مانده است که به لیست زیر مجموعه خود اضافه کنند.
البته صحبت های موسوی لاری در تقسیم بندی سه قطب برای مجلس انتخابات می تواند رقابت اصلاح طلبان با دو قطب دیگر نیز تفسیر بشود. هرچند تجربه انتخابات ۹۲ نشان داد که اصلاح طلبان همچنان برای بازگشت به قدرت و پیروزی مجبورند به چهره های سنتی جناح راست تکیه کنند.
نظر شما